جدول جو
جدول جو

معنی ढेर करना - جستجوی لغت در جدول جو

ढेर करना
دفع کردن، انباشته شدن
دیکشنری هندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تعویق انداختن، به تأخیر انداختن
دیکشنری هندی به فارسی
جاودانه کردن
دیکشنری هندی به فارسی
حرمت گذاشتن، احترام گذاشتن
دیکشنری هندی به فارسی
حفر کردن، متّه، حفّاری کردن، نفوذ کردن، سوراخ کردن
دیکشنری هندی به فارسی
تسریع کردن، برای افزایش، تیز کردن
دیکشنری هندی به فارسی
ارائه دادن، برای ارائه
دیکشنری هندی به فارسی
عبور کردن، متقاطع، فراتر رفتن، غلبه پیدا کردن، فائق شدن
دیکشنری هندی به فارسی
صدای بلند ایجاد کردن، سر و صدا کردن
دیکشنری هندی به فارسی
بالا بردن، به بالا
دیکشنری هندی به فارسی
دور زدن، سرگردان شدن
دیکشنری هندی به فارسی
تنظیم کردن
دیکشنری هندی به فارسی
کسل کننده بودن، خسته کردن
دیکشنری هندی به فارسی